إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ
۞آیه ۹ سوره حجر۞
ما قرآن را خود نازل كردهايم و خود نگهبانش هستيم
۲- قرآن براى هميشه محفوظ است. «لَحافِظُونَ» (اسم فاعل رمز دوام است)
۳- يكى از پيشگويىهاى قرآن واز امتيازات اسلام، مصونيت قرآن از تحريف است. «إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»۴- قرآن، ذكر است؛ ياد خدا، ياد نعمتها، ياد تاريخ گذشتگان و ياد قيامت. «الذِّكْرَ»
۵- تهمتها وتحقيرهاى ناروا، بايد محكم و همانند خودشان پاسخ داده شود. «نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ» را بايد با آيه «نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ» پاسخ داد.
۞﴾
۲۱:۰۸
دَعْواهُمْ فِيها سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ وَ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ
۞آیه ۱۰ سوره یونس۞
و در آن بهشت زبان شوق به تقدیس خدا گشایند که بار الها تو از هر نقص و آلایش پاک و منزهی و درود آنها در بهشت «سلام» است و آخرین سخنشان حمد پروردگار عالمیان است.
۲۱:۲۲
وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها لا نَسْئَلُكَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى
۞آیه ۱۳۲سوره طه۞
و خانوادهات را به نماز فرمان ده و بر آن پايدار باش . از تو رزقی نمی طلبیم، ما به تو روزی می دهیم و عاقبت نیک برای پرهیزکاری است.
۲- رهبر جامعهى اسلامى نبايد از خانواده خود غافل باشد. «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ»
۳- مرد نسبت به سرنوشت فكرى و دينى خانواده خود مسئول است و تنها رعايت امور مادّى آنان كافى نيست. «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ»
۴- يكى از مهمترين زمينههاى امر به معروف، خانواده ونزديكان انسان است. وَ أْمُرْ أَهْلَكَ ... (دايرهى اهل، به زن و فرزند منحصر نيست، بلكه همهى افراد خاندان را شامل مىشود.)
۵- مبلّغ بايد در مرحلهى اوّل به تبليغ خانواده خود بپردازد. «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ»
۶- اوّلين مرحلهى تربيت، كانون خانواده است. «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ»
۷- فرمان به نماز از ميان ساير واجبات، رمز بيمه شدن اعضاى خانواده است. «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ»
۸- براى عدم وابستگى به زرق و برق دنيا، به نماز پناهنده شويم. لا تَمُدَّنَ ... وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ
۹- يكى از مصاديق روشن و بلند معروف، نماز است. «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ»
۱۰- موضوع نماز در خانواده داراى اهميت خاصى است، بايد والدين بر آن اصرار كنند.
۱۱- امر به معروف، مداومت و پايدارى لازم دارد. «اصْطَبِرْ عَلَيْها»
۱۲- خداوند از عبادت ما سودى نمىبرد، ثمرهى آن به خود ما باز مىگردد. «لا نَسْئَلُكَ رِزْقاً»
۱۳- سفارش به نيكىها بايد جدّى وهمراه بيان آثار باشد. وَ أْمُرْ أَهْلَكَ ... وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى در تحقيقاتى كه از جامعهى دانشآموزى و نوجوان و جوان شده است، درصد بالايى از آنان علّت توجّه به نماز خود را توجّه خانوادههاى خويش به آن دانستهاند.
۱۴- نماز، زمينهساز پاكدامنى و تقواست. وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ ... وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى
۱۵- حسن عاقبت در سايهى تقواى الهى است، نه مادّيات. «وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى»
۞﴾
۲۱:۰۰
وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ
۞آیه ۱۰۷ سوره انبیاء۞
و ما تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.
۱- حكومت بندگان صالح بر زمين تبلور لطف و رحمتى است كه در سايه رسالت بدست مىآيد و هر آنچه از رحمت نبوى صلى الله عليه و آله كه در دنيا و آخرت نصيب افراد مىشود، پرتوى از رحمت الهى است. «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً»
۲- همهى احكام و دستوراتى كه پيامبر اسلام آورده حتّى جهاد، حدود و قصاص و ساير كيفرها و قوانين جزايى، براى جامعهى بشرى رحمت است. «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً»
۳- خداوند، «ربّ العالمين» و رسولش «رحمة للعالمين» است، يعنى تربيت واقعى در سايه هدايت انبيا امكان پذير است. «رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ»
۴- پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله براى همهى انسانها، در همهى اعصار و تمامى مكانها رحمت است و نيازى به پيامبر ديگرى نيست. «رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ»
۵- رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله حتّى براى ملائكه مقرب الهى نيز رحمت است. «رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ»در حديثى مىخوانيم كه جبرئيل به پيامبر صلى الله عليه و آله اظهار داشت كه رحمت تو مرا نيز شامل شد.
۶- دستورات اسلام جهان شمول است. «لِلْعالَمِينَ»
۷- يك انسان با ارادهى الهى مىتواند در تمام هستى اثر بگذارد. «لِلْعالَمِينَ»
۞﴾
۲۰:۵۳
رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلَاةِ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي ۚ رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ
۞آیه ۴۰ سوره ابراهیم۞
پروردگارا، مرا و فرزندان مرا برپاىدارندگان نماز گردان، پروردگارا: دعای مرا بپذیر
۲- براى اقامهى نماز خود و فرزندانتان، از خداوند استمداد كنيد. «رَبِّ اجْعَلْنِي»
۳- نماز، محور دعاهاى حضرت ابراهيم است. «رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلاةَ»، «رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ»
۴- با آنكه رسالت انبيا اقامهى دين است اما دعا براى اقامهى نماز به جاى آن، نشانه آن است كه نماز چهره و سيماى تمامنماى دين است. «مُقِيمَ الصَّلاةِ»
۵- اقامهى نماز، عِدل و همتاى رهبرى است. حضرت ابراهيم در دو مورد عبارت «وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي» را بكار برد: يكى دربارهى نماز نسل خود «مُقِيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي» و يكى در مورد رهبرى نسل خود هنگامى كه خداوند به ابراهيم فرمود: «إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي» من تو را امام مردم قرار دادم ابراهيم گفت: پروردگارا ذريّه مرا نيز به اين مقام برسان.
۞﴾
۲۱:۲۴
وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا
۞آیه سوره مزمل۞
و نام پروردگارت را یاد کن و تنها به او دل ببند
۲- در دستيابى به كمالات، بالاترين درجه را مدّ نظر قرار دهيد. «تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا»
۳- عبادت شبانه و ذكر روزانه، مقدّمهاى براى انقطاع كامل به سوى خداوند است. «تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا»۞﴾
۲۱:۰۶
لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ ۖ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ ۖ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَٰلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا
۞ آیه ۲۷ سوره فتح ۞
خداوند آنچه را به پیامبرش در عالم خواب نشان داد راست گفت؛ بطور قطع همه شما بخواست خدا وارد مسجد الحرام میشوید در نهایت امنیّت و در حالی که سرهای خود را تراشیده یا کوتاه کردهاید و از هیچ کس ترس و وحشتی ندارید؛ ولی خداوند چیزهایی را میدانست که شما نمیدانستید (و در این تأخیر حکمتی بود)؛ و قبل از آن، فتح نزدیکی (برای شما) قرار داده است.
۲۰:۴۶
قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
۞آیه ۹۵ سوره آل عمران۞
بگو: خدا راست مىگويد. آيين حنيف ابراهيم را پيروى كنيد و او از مشركان نبود.
۲- حقگرايى ابراهيم، آيين او را پايدار واستوار ساخت. «فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً»
۞﴾
۲۲:۱۵
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ
۞آیه ٩ سوره منافقون۞
اى كسانىكه ايمان آوردهايد! اموال و اولادتان شما را از ياد خدا غافل نسازد و كسانى كه چنين كنند، آنان همان زيانكارانند.
۲- لازمه ايمان، برترى دادن ياد خدا بر مال و فرزند است. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ ...
۳- مال و فرزند، كم يا زيادش، مىتواند مانع ياد خدا باشد. أَمْوالُكُمْ ... أَوْلادُكُمْ
۴- خسارت واقعى، غفلت از ياد خدا است. «فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ» (از دست دادن مال و فرزند، خسارت جزئى است، ولى غفلت از خالق خسارت كلى است.)
۞﴾
۲۰:۳۸
ذَٰلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ
۞آیه ۳۲ سوره حج۞
اين است (دستورات خداوند دربارهى حج) و هر كس شعائر خدا را گرامى بدارد، پس اين از تقواى دلهاست.
۲- بزرگداشتها بايد بر اساس تقوا باشد، نه رقابت. مَنْ يُعَظِّمْ ... تَقْوَى الْقُلُوبِ.۞﴾
۲۱:۴۱
وَ ابْتَغِ فِيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيا وَ أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ
۞آیه ۷۷ سوره قصص۞
در آنچه خدايت ارزانى داشته، سراى آخرت را بجوى و بهره خويش را از دنيا فراموش مكن. و همچنان كه خدا به تو نيكى كرده نيكى كن و در زمين از پى فساد مرو كه خدا فسادكنندگان را دوست ندارد.
۲- دارايى ثروتمندان، از آنِ خداست. «آتاكَ اللَّهُ»
۳- آخرت را بايد با جديّت دنبال نمود، هر چند دنيا را نيز نبايد فراموش كرد.«ابْتَغِ- لا تَنْسَ»
۴- مال و ثروت مىتواند وسيلهى سعادت اخروى گردد. «وَ ابْتَغِ فِيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ»
۵- موعظهى ثروتمندان، كار پسنديدهاى است. وَ ابْتَغِ ...
۶- هركس به سهم و نصيب خود اكتفا كند وباقى را صرف آخرت نمايد. وَ ابْتَغِ ...وَ لا تَنْسَ نَصِيبَكَ ...
۷- در موعظه، به نيازهاى طبيعى هم توجّه داشته باشيم. «لا تَنْسَ نَصِيبَكَ»
۸- ثروت بىحدّ، بهرهمندى بىحساب رابدنبال ندارد. نصيب هركس محدود و مشخّص است. «نَصِيبَكَ»
۹- آخرتطلبى از طريق احسان به ديگران است. وَ ابْتَغِ ... وَ أَحْسِنْ۱۰- براى دعوت ديگران به احسان، يادآورى احسان الهى در حقّ آنان كارساز است. «أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ»۱۱- سرمايهداران بىايمان، در معرض فساد هستند. «لا تَبْغِ الْفَسادَ»۞﴾
۲۱:۱۱
وَ ابْتَغِ فِيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيا وَ أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ
۞آیه ۷۷ سوره قصص۞
در آنچه خدايت ارزانى داشته، سراى آخرت را بجوى و بهره خويش را از دنيا فراموش مكن. و همچنان كه خدا به تو نيكى كرده نيكى كن و در زمين از پى فساد مرو كه خدا فسادكنندگان را دوست ندارد.
۲- دارايى ثروتمندان، از آنِ خداست. «آتاكَ اللَّهُ»
۳- آخرت را بايد با جديّت دنبال نمود، هر چند دنيا را نيز نبايد فراموش كرد.«ابْتَغِ- لا تَنْسَ»
۴- مال و ثروت مىتواند وسيلهى سعادت اخروى گردد. «وَ ابْتَغِ فِيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ»
۵- موعظهى ثروتمندان، كار پسنديدهاى است. وَ ابْتَغِ ...
۶- هركس به سهم و نصيب خود اكتفا كند وباقى را صرف آخرت نمايد. وَ ابْتَغِ ...وَ لا تَنْسَ نَصِيبَكَ ...
۷- در موعظه، به نيازهاى طبيعى هم توجّه داشته باشيم. «لا تَنْسَ نَصِيبَكَ»
۸- ثروت بىحدّ، بهرهمندى بىحساب رابدنبال ندارد. نصيب هركس محدود و مشخّص است. «نَصِيبَكَ»
۹- آخرتطلبى از طريق احسان به ديگران است. وَ ابْتَغِ ... وَ أَحْسِنْ۱۰- براى دعوت ديگران به احسان، يادآورى احسان الهى در حقّ آنان كارساز است. «أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ»۱۱- سرمايهداران بىايمان، در معرض فساد هستند. «لا تَبْغِ الْفَسادَ»۞﴾
۲۱:۱۸
لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا ۚ لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَىٰ مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ ۚ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا ۚ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ
۞آیه ۱۰۸ سوره توبه۞
هرگز در آن مسجد نمازمگزار. مسجدى كه از روز نخست بر پرهيزگارى بنيان شده شايستهتر است كه در آنجا نماز كنى. در آنجا مردانى هستند كه دوست دارند پاكيزه باشند، زيرا خدا پاكيزگان را دوست دارد.
۲- عبادت از سياست جدا نيست. حتّى به وسيله نماز نبايد باطلى را تقويتكرد. «لا تَقُمْ فِيهِ أَبَداً» (تائيد كفر و نفاق وتفرقه حرام است)
۳- رهبر، الگوى ديگران است. پيامبر نبايد وارد مسجد ضرار شود تا ديگران هم وارد نشوند. لذا خطابِ آيه به پيامبر است. «لا تَقُمْ فِيهِ»
۴- رهبر جامعه بايد در موضعگيرى پيشگام باشد. «لا تَقُمْ فِيهِ»
۵- اگر مردم را از رفتن به مراكز فساد باز مىداريم، بايد مكانهاى سالم و مفيدى را جايگزين و به آن راهنمايى كنيم. «لا تَقُمْ، تَقُومَ»
۶- ارزش هرچيز وابسته به اهداف و انگيزهها و نيّات بنيانگزاران آن دارد. «أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى»
۷- مسجد، زمينهى پاكى از پليدىهاى جسمى و روحى است. «فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا»
۸- همنشينى با صالحان ارزش است. فِيهِ رِجالٌ ...
۹- ارزش مكانها، بسته به افرادى است كه به آنجا رفت وآمد مىكنند. ارزش يك مسجد به نمازگزارانِ آن است، نه گنبد و گلدستهى آن. لَمَسْجِدٌ ... أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ، فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا۱۰- نماز و مسجد، وسيلهى تهذيب و پاكى است. لَمَسْجِدٌ فِيهِ ... يَتَطَهَّرُوا
۱۱- علاقه به كمال و پاكى، خود يك كمال است. «يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا»
۱۲- پاكان، محبوب خدايند. «يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ»۞﴾
۲۲:۳۹
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِما يَفْعَلُونَ
۞آیه ۴۱ سوره نور۞
آيا نديدهاى كه هر چه در آسمانها و زمين است و نيز مرغانى كه در پروازند تسبيح گوى خدا هستند؟ همه نماز و تسبيح او را مىدانند. و خدا به هر كارى كه مىكنند آگاه است.
۲- در ميان موجودات هستى، پرندگان، آن هم در حال پرواز، توجّه خاصّى به خدا دارند. «وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ»
۳- همهى موجودات، شعور دارند ونماز و تسبيح آنها، آگاهانه است. «كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ»
۴- نماز، در صورتى ارزش دارد كه نمازگزار بداند چه مىگويد و چه مىكند. «كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ»
۵- نماز و تسبيح هر موجودى به صورت خاصّى است. «صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ»
۶- خداوند، بر جزئيات تمام اعمال آگاه است. «عَلِيمٌ بِما يَفْعَلُونَ»۞﴾
۲۰:۴۴
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ
۞آیه ۹۰ سوره نحل۞
همانا خدا (خلق را) فرمان به عدل و احسان میدهد و به بذل و عطاء خویشاوندان امر میکند و از افعال زشت و منکر و ظلم نهی میکند و به شما پند میدهد، باشد که موعظه خدا را بپذیرید.
۲- عدل واحسان در كنار هم جاذبه دارد، وگرنه مقرّرات خشك، دلها را التيام نمىدهد. «يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» (عدل، مقدار واجب واحسان، مقدار مستحبّ است)
۳- اوّلين آمر به معروف وناهى از منكر، خود خداوندست. إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ ... وَ يَنْهى
۴- در احسان، رسيدگى به بستگان و صلهرحم اولويّت دارد. «الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى»
۵- امر به معروف، بر نهى از منكر مقدّم است و عدل، بر احسان. يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ ... وَ يَنْهى
۶- امر به معروف و نهى از منكر بايد در فضاى صفا و محبّت و در قالب موعظه و خيرخواهى باشد. يَأْمُرُ ... يَنْهى ... يَعِظُكُمْ
۷- آمرين به معروف نبايد از مردم انتظار پذيرش صددرصد داشته باشند. «لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»
۸- مردم فطرتاً به عدل واحسان گرايش دارند واز فحشا ومنكر متنفرّند، ليكن وسوسهها و غرايز موجب غفلت او مىباشند كه بايد با تذكّر آنان را متذكّر نمود. «لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»
۹- در نهى از منكر بايد ابتدا گناهان رسوا را جلوگيرى كرد، همان گونه كه در امر به معروف بايد ابتدا به واجبات سفارش كرد. يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ ... يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ
۱۰- سفارش به عدل و نهى از فحشا، سنّت ابدى خداوند است. يَأْمُرُ ... يَنْهى ...۞﴾
۲۰:۵۸
قُلْ هذِهِ سَبِيلِي أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ
۞آیه ۱۰۸ سوره یوسف۞
بگو: اين راه من است. من و پيروانم، همگان را در عين بصيرت به سوى خدا مىخوانيم. منزه است خدا و من از مشركان نيستم.
۲- پيمايندگان راه حقّ بايد مواضع خود را با صراحت و بدون ترس بيان و اعلام كنند. «هذِهِ سَبِيلِي»*
۳- دعوت رهبر بايد به سوى خدا باشد، نه به سوى خود. «أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ»
۴- رهبر بايد بصيرت كامل داشته باشد. «عَلى بَصِيرَةٍ»
۵- مردم را چشم بسته و بدون آگاهى نبايد به انجام كارى ترغيب كرد. «عَلى بَصِيرَةٍ»
۶- پيروان پيامبر بايد هر كدام مبلغى باشند كه با بصيرت و آگاهى مردم را به سوى خدا دعوت كنند. أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ ... أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي
۷- محور تبليغ، تنزيه خداوند از هرگونه شرك وشريك است. «سُبْحانَ اللَّهِ»
۸- مبلّغان دينى بايد افرادى خالص ومخلص باشند. «ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ»
۹- توحيد ونفى شرك، اساس دين اسلام مىباشد. «أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ، ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ»
۲۰:۵۲
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
۞آیه ۱۰ سوره حجرات۞
در حقيقت مؤمنان با هم برادرند، پس ميان برادرانتان را سازش دهيد و از خدا پروا بداريد، اميد كه مورد رحمت قرار گيريد
۱-رابطه برادرى، در گرو ايمان است. (مسائل اقتصادى، سياسى، نژادى، جغرافيايى، تاريخى و ... نمىتواند در مردم روح برادرى به وجود آورد.) «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»جانِ گرگان و سگان از هم جداستمتّحد، جانهاى شيران خداست
۲- برادرى بر اساس ايمان، مشروط به سنّ، شغل، سواد و درآمد نيست. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»
۳- هيچ كس، خود را برتر از ديگران نداند. «إِخْوَةٌ» (آرى، ميان والدين و فرزند برترى است، ولى ميان برادران، برابرى است.)
۴- براى برقرارى صلح وآشتى، از كلمات محبّتآميز و انگيزهآور استفاده كنيم۞﴾
۲۱:۱۸
الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى
۞آیه ۵ سوره طه۞
خداى رحمان كه بر عرش استيلا يافته است.
۲- نزول قرآن جلوهاى از رحمانيّت و اقتدار خداوند بر هستى است. تَنْزِيلًا مِمَّنْ خَلَقَ ... الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى
۳- تسلّط خداوند بر همهى هستى، يكسان است. «عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى»
۴- خداوند، هم آفريدگار هستى است و هم نگهدار و حاكم برآن. خَلَقَ ... عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى
۵- خداوند بر تمام آنچه ديدنى و ناديدنى است، آگاهى و مالكيّت مطلقه دارد. لَهُ ما فِي السَّماواتِ ... وَ ما تَحْتَ الثَّرى
۶- يكى از راههاى جلوگيرى از منكرات، توجّه مردم به علم الهى بر پنهان و آشكار آنهاست. «يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى»
۷- نام نيكو وزيبا چه در لفظ و چه در معنا، يك ارزش است و خداوند، هم خود جميل است و هم بهترين و نيكوترين نامها را دارد. «لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى»
۲۱:۰۷
وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ ۚ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ ۚ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّىٰ يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ ۖ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ ۗ كَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ
۞آیه ۱۹۱ سوره بقره۞
و آنها را (بتپرستانى كه از هيچ جنايتى ابا ندارند،) هركجا يافتيد بكشيد و از (مكّه) همان جايى كه شما را بيرون كردند، آنها را بيرون كنيد و فتنه (شرك و شكنجه) از قتل بدتر است. و نزد مسجدالحرام با آنها جنگ نكنيد، مگر آنكه آنها در آنجا با شما بجنگند، پس اگر با شما جنگ كردند، آنها را (در آنجا) به قتل برسانيد. چنين است جزاى كافران.
۲- دفاع عادلانه، منحصر به جبهه و جنگ نيست. «وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ»
۳- حقّ وطن، از حقوق انسانى مورد پذيرش اديان است. «أَخْرَجُوكُمْ»
۴- فتنهانگيز، مثل محارب است و بايد به اشد وجه مجازات شود. «وَ اقْتُلُوهُمْ ... أَخْرِجُوهُمْ ... وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ»
۵- حرم و مسجدالحرام مقدّس است، امّا خون مسلمانان مقدّستر؛ و در اينجا مسئله اهمّ و مهمّ مطرح است. «لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّى يُقاتِلُوكُمْ»
۷- همانگونه كه در اصلِ جنگ نبايد شما پيش دستى كنيد، در شكستن مقدّسات هم نبايد شما پيش دستى نمائيد. «حَتَّى يُقاتِلُوكُمْ»
۲۰:۴۸
وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
آیه ۶۹ سوره زمر
و زمین به نور پروردگارش روشن می شود، و کتاب [اعمال] را می نهند، و پیامبران و گواهان را بیاورند ومیانشان به حقّ وراستی داوری شود، وآنان مورد ستم قرار نمی گیرند؛
۱- ارائهى نامهى اعمال و احضار انبيا و گواهان و داورى به حقّ در قيامت، از امور قطعى است. (كلمات «قُضِيَ»، «وُضِعَ» و «جِيءَ» در قالب ماضى مجهول آمده است).
۲- در قيامت گواهان متعدّدى در كار است. (انبيا، امامان، فرشتگان، اعضاى بدن، زمين، زمان و ...). «الْكِتابُ- بِالنَّبِيِّينَ- الشُّهَداءِ»
۲- تمام رفتار و كردار انسان در دنيا تحت نظارت گروهى شاهد و گواه قرار دارد زيرا شرط گواهى دادن در قيامت، حضور و نظارت بر اعمال در دنيا است. «وَ جِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ»
۴- گرچه در قيامت انبيا نيز مورد سؤال قرار مىگيرند «وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ» ولى احضار انبيا در اين آيه، به دليل آنكه در كنار كتاب و شهداء قرار گرفته، براى گواهى بر اعمال امّت خودشان است. «وَ جِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ»
۵- قضاوت و داورى خداوند بر پايه مستندات پرونده اعمال و گواهى پيامبران و شاهدان است. «وُضِعَ الْكِتابُ وَ جِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ»
۲۰:۵۰